نوشته شده در تاریخ 93/9/3 ساعت 9:0 ع توسط هـومـــ ســپــیــد
تروا شهری بود در آسیای صغیر وتمدنی نظیر تمدن یونان داشت.اختیار تنگه ها در دست تروا بود
وبه مناسبت این موقع و اهمیت اقتصادی اتحادیه ای از آکئی ها وائولی ها که آزادی رفت وآمد
در هلس پونت را می خواستند علیه این شهر تشکیل یافت وسرانجام پس از محاصره تروا متحدین
آن را به تصرف در آوردن.داستانها وحکایتی که درباره این جنگ بر زبانها افتاد موجب ثبت آن در دفتر
حوادث گردید.به موجب این روایات :پریام بر این شهر سلطنت می کرد وپنجاه پسر داشت و بنا بر
پیشگویی هاتفی یکی از پسران وی،یعنی پاریس موجب ویرانی وانهدام میهن خویش بود.پریام
این پسر را بر کوه ایدا گذاشت ولی شبانان به پرورش وی پرداختند.در مشاجره ای که میان سه
تن از ربةالنوع های یونانی بر سر زیباتر بودن در گرفته بود پاریس به حکمیت انتخاب شد و او به
نفع آفرودیت رای داد و به همین مناسبت آتنا وهرا تصمیم به انهدام تروا گرفتند.پریام که بر زنده
بودن پسر خود آگاهی یافته بود بدون توجه به پیشگویی هاتف او را به تروا فراخوانده و در قصر
خویش مسکن داد.در همین ایام چند پادشاه یونانی به فکر همسری با هلن،دختر تین دار،که
زیبایی فوق العاده داشت افتادند.تین دار همه خواستگاران را به قید قسم متعهد ساخت که
تصمیم وی را بپذیرند و دوست ومتحد یکدیگر باشند.سپس هلن را به منلاس،ودختر دیگر خود
کلی تم نستر را به آگاممنون پادشاه می سن و برادر منلاس داد.پاریس که برای شرکت در
جشن همسری دختران مزبور به اسپارت آمده بود هلن راربوده به تروا برد و همین اقدام موجب
جنگ شد
پادشاهان یونان که به عهد خویش وفادار مانده بودند تقاضای منلاس را برای همکاری اجابت
کرده،فرماندهی اردوی جنگی را به آگاممنون سپردند.یکی از پادشاهان معروفی که در این
جنگ شرکت کرد،آشیل،و دوست وی پاتروکل بود.سپاهیان متحدین وقوای بحری آنها جمع
شدند ولی بادهای مخالف مانع عزیمت آنها گردید،برای تسکین خشم خدایان قرار شد
ایفی ژنی دخترآگاممنون قربانی شود وپس ازاین کارکشتی ها به حرکت درآمده از دریای اژه
گذشتند ودر تروا پیاده شدند.مردم تروا،بخصوص در سایه ی دلاوریهای هکتور نیرومندترین
پسر پریام،مردانه از خود دفاع کردندومحاصره یونانی ها ده سال طول کشیدودر این مدت جمع
زیادی را به اسارت گرفتند،دراین هنگام برسرتصاحب زن جوانی که به اسیری درآمده بود
نزاعی میان آشیل وآگاممنون درگرفت،آشیل که آن زن زیبارا ازدست داد برآشفت واز شرکت
در جنگ امتناع ورزید.یونانیان شکست خوردند.هکتور آنها رابه عقب راندوکشتی های آنهارا
آتش زد.آشیل با اطلاع از این موضوع به پاتروکل اجازه داد که با سربازان خود به کمک یونانیان
بشتابد.پاتروکل،حمله جنگجویان تروا را دفع کرد اما به دست هکتور کشته شد.آشیل خشم
خود را فراموش کرد وسلاح برگرفته ودرجنگ بزرگی اهالی تروا راشکست داد.هکتور به قتل رسید
وجنگجویان تروا به داخل شهر پناه بردند.آشیل رویین تن بودوفقط پاشنه پاهای آسیب پذیر داشت
وپاریس باتیری که به این قسمت از بدن او زد وی را مجروح ساخت وآشیل براثر این جراحت
هلاک شدوفیلوکتت پاریس را به قتل رسانید،محاصره همچنان ادامه داشت،یونانیان نیرنگی زدند
اسب بزرگی از چوب ساخته عده ای از تیراندازان ماهر رادرآن جا دادندوبقیه سپاهیان به کشتی
نشسته وانمود کردند که قصد عزیمت دارند مردم تروا از شهر خارج شده اسب ر ابه داخل شهر
بردند.شب هنگام یونانیان از جای خود در شکم اسب بیرون آمده و دروازه ها را باز کردند.تروا دستخوش
تاراج وطعمه حریق شد.بسیاری ازمردم منجمله پریام به خاک هلاک افتادند.گروهی از زنان تروایی
ومعروفتر از همه آنها هکوب ملکه تروا،آندرو ماک همسر هکتور،کاساندر پیشگویی که هیچ کس
به گفته های او اعتماد نداشت،به اسیری رفتندو هلن در اختیار منلاس قرار گرفت.
برگرفته از کتاب تاریخ جهانی،جلد اول،ش.دولاندلن